چه فرقی میکند کجا باشم ؟ منکه جز تو چیزی نمیبینم
+ هر انسانی ، یکبار ،
برای رسیدن به یکنفر ، دیر میکند
و پس آن
برای رسیدن به کسان دیگر ، عجلهای نمیکند
تو ..
همه ادم ها در زندگيشان يك " تو " دارند ك برايش مينويسند
فكرميكنند ، باشند يا نباشند لحظه لحظه كنارش نفس ميكشند
قدم ميزنند، تو هايي ك مخاطب هميشگي
و وجود جدايي ناپذير هرروزشان ميشود
تو هاي ك ادم را ب زندگي اميدوار ميكنند و گاهي كاملا نااميد
مخاطبي ك جاي همه ضميرهاي مفرد و جمع را تنهايي بلد است پر كند
تو هايي ك وقتي شادند, ميشوند دليل زندگي
وقتي غمگين, ناراحت يا عصباني باشند زمين را
تبديل ب يك سلول انفرادي فلزي ميكنند با استشمام هواي بغض
اين ادمها .. اين تو ها ك گاهي بي معرفتند و گاهي خيلي مهربان
گاهي زنده اند و گاهي مرده ، گاهي خوب هستند و گاهي سنگدل
گاهي فقط كارشان ب گريه انداختن است و گاهي لبخند
اين توها براي ما ادمها .. همیشه ميمانند
نظرات شما عزیزان: